رسول خدا در بقيع
مذهبی
سلام به وب من خوش آمدید.
پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 22:39 ::  نويسنده : سعید

حضرت على (عليه السلام) اطاعت امر نموده و سمت راست پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) نشست، چند لحظه بعد جعفر بن ابى طالب كه به بيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفته بود و فهميده بود كه حضرت در بقيع تشريف دارند، از راه رسيده سلام كرده و سمت چپ پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نشست.
مدتى نگذشت كه عباس عموى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) نيز از راه رسيد و سلام كرد و مقابل پيامبر نشست. او نيز مانند جعفر بن ابى طالب با راهنمايى اهل خانه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در جستجوى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به بقيع آمده بود.
آنگاه پيامبر رو به على (عليه السلام) نمود فرمود: مى خواهى خبرى و بشارتى به تو بدهم؟
حضرت امير (عليه السلام) عرض كرد: آرى! يا رسول الله!
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: همين حالا جبرئيل نزد من بود و به من اطلاع داد كه قائم ما - كه در آخر الزمان خروج مى كند و زمين را بعد از آن كه از ظلم و جور انباشته شده باشد، پر از عدل و داد مى كند - از نسل تو و از فرزندان حسين هه خواهد بود.
حضرت على (عليه السلام) عرض كرد: هر چيزى كه از خدا به ما مى رسد، به واسطه شماست.
آنگاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رو به جعفر بن ابى طالب نمود و فرمود: مى خواهى به تو نيز خبرى و بشارتى بدهم؟
جعفر عرش كرد: آرى! يا رسول الله!
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: همين حالا كه جبرئيل نزد من بود به من اطلاع داد آن كسى كه از قائم ما حمايت مى كند از نسل تو خواهد بود. آيا او را مى شناسى؟
جعفر عرض كرد: نه.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: او كسى است كه چهره اش طلايى و دندانهايش مرتب و شمشيرش آتش بار است، به ذلت داخل كوه مى شود، و به عزت از آن خارج مى گردد. در حالى كه جبرئيل و ميكائيل او را حمايت مى كنند.
آنگاه حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) رو به عباس نموده فرمود: مى خواهى تو را نيز از خبرى آگاه سازم؟
عباس عرض كرد: آرى. اى رسول خدا!
حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: جبرئيل به من گفت: واى از آنچه اولاد تو، از فرزندان عباس مى بينند.
عباس عرض كرد: آيا از نزديكى با زنان خوددارى كنم؟
حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: خداوند آنچه را كه مقدر كرده است، خواهد شد.
(1)
1) غيبه نعمانى، 247؛ بحار الانوار، ج 51، ص 76 و 77.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان