مذهبی
سلام به وب من خوش آمدید.
جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 10:45 ::  نويسنده : سعید

رسول الله صلي الله و عليه و اله  و سلم:  

رُبَّ صائمٍ حَظُّهُ مِن صيامِهِ الجُوعُ و العَطَشُ، و رُبَّ قائمٍ حَظُّهُ مِن قيامِهِ السَّهَرُ .(ميزان الحكمه،ج6،ص394)
 بـسـا روزه دارى كـه بـهره او از روزه اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده دارى كه بهره او از عبادت شبانه اش ، فقط بى خوابى است .

امام علي عليه السلام :   

الصِّيامُ اجتِنابُ المَحارِمِ كما يَمتَنِعُ الرجُلُ مِنَ الطَّعامِ و الشَّرابِ . (ميزان الحكمه،ج6،ص394)
 روزه دورى كـردن از حـرامـهـاسـت ، هـمچنان كه مرد از خوردن و آشاميدن خوددارى مى كند.

جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 10:34 ::  نويسنده : سعید

 در بحار الأنوار ـ به نقل از عايشه ـ آمده است : رسول خدا (ص) هرگاه از خديجه ياد مى كرد از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى خسته نمى شد. يك روز از او ياد كرد و من حسودى كردم و گفتم : خداوند عوض آن پير زن را به تو داده است! عايشه مى گويد : ديدم رسول خدا بشدّت خشمگين شد. من از گفته خود پشيمان شدم و گفتم : خدايا! اگر خشم رسولت را برطرف سازى، ديگر تا زنده هستم از خديجه به بدى ياد نخواهم كرد. مى گويد: چون رسول خدا (ص) حالت مرا ديد، فرمود : چگونه اين حرف را زدى؟! به خدا قسم خديجه زمانى به من ايمان آورد كه همه مردم به من كافر بودند. زمانى كه همه مردم مرا از خود مى راندند او مرا پناه داد، زمانى كه همه مردم مرا تكذيب مى كردند او مرا تصديق كرد و زمانى كه شما از فرزند محروم بوديد، خداوند از من به او فرزند روزى كرد. عايشه مى گويد : پيامبر تا يك ماه شب و روز از خديجه برايم تعريف مى كرد .

جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 19:38 ::  نويسنده : سعید

دعايي از امام سجاد  (ع)  

اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فيهِ مِنِ ابْتِدآئِهِ اِلى‏ وَقْتِ فَنآئِهِ: مِنْ مَلَكٍ قَرَّبْتَهُ، اَوْ نَبِىٍّ اَرْسَلْتَهُ، اَوَ عَبْدٍ صالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَهِّلْنا فيهِ لِما وَعَدْتَ اَوْلِيآئَكَ مِنْ كَرامَتِكَ، وَ اَوْجِبْ لَنا فيهِ ما اَوْجَبْتَ لِأَهْلِ الْمُبالَغَةِ فى طاعَتِكَ، وَاجْعَلْنا فى نَظْمِ مَنِ اسْتَحَقَّ الرَّفيعَ الْاَعْلى‏ بِرَحْمَتِكَ..( صحيفه سجاديه، دعاي 44 )
 بارالها، تو را به حق اين ماه رمضان و به حق هر كس كه از آغاز تا پايان آن بندگى تو كرده، از فرشته‏اى كه او را به مقام قرب خود رسانده باشى، يا پيامبرى كه براى هدايت فرستاده باشى، يا عبد صالحى كه او را برگزيده باشى، سوگند مى‏دهم كه بر محمد و آلش درود فرستى و ما را در اين ماه به كرامتى كه به اولياء خود وعده دادى سزاوار كن، و آنچه را كه براى اهل سعى و كوشش در طاعت و عبادت قرار داده‏اى براى ما قرار ده و ما را در سايه رحمتت در رديف كسانى قرار ده كه استحقاق برترين مرتبه را نزد تو پيدا كرده‏اند.

شنبه 15 تير 1392برچسب:, :: 18:20 ::  نويسنده : سعید

رسولُ اللّه ِ (ص) :   

أمّا علامةُ المُسرِفِ فأربَعةٌ : الفَخرُ بالباطِلِ ، و يَأكُلُ ما لَيسَ عِندَهُ ، و يَزهَدُ في اصطِناعِ المَعروفِ ، و يُنكِرُ مَن لا يَنتَفِعُ بِشَيءٍ مِنهُ .( تحف العقول ، 22)
 نشانه اسراف كار چهار چيز است : به كارهاى باطل مى نازد ، آنچه را فراخور حالش نيست مى خورد ، در كارهاى خير بى رغبت است و هر كس را كه بدو سودى نرساند ، انكار مى كند .

سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : سعید

تولد امام حسن (ع)  
حسن (ع) اولين فرزند خانواده بود كه در 15 رمضان سال سوم هجري قمري (مطابق 12 اسفند سال سوم هجري شمسي) متولد شد. (1) رسول خدا (ص) برايش گوسفندي عقيقه كرد و به قابله نيز يك ران گوسفند و يك دينار طلا بخشيد سپس موي سر او را تراشيد و فرمود كه هم وزن آن نقره صدقه بدهند. (2) او دوران كودكي را در دامن پيامبر (ص)، علي و فاطمه (ع) پرورش يافت و تربيت شد. در دوران امامت علي (ع) به فرمان پدر در جبهه هاي جهاد و از جمله در نبرد جمل و صفين و نهروان شركت جست. پس از شهادت پدر، امامت و خلافت به او منتقل گرديد، اما جنگ افروزيها و فتنه گريهاي معاويه از يكسو و عدم آمادگي مردم زمانه براي جانفشاني در راه مكتب از سوي ديگر مانع ادامه حكومت عادلانه او بود و از اين رو براي حفظ اسلام به آتش بسي قهرمانانه تن درداد كه با مظلوميتي غير قابل وصف همراه بود و عاقبت در سال 49 هجري به شهادت رسيد. (3) .

پي نوشت ها:

.1 قول مشهور چنين است كامل ابن اثير ج 20 ص .141

.2 مستدرك حاكم ج 4 ص 237 ـ سنن بيهقي ج 9 ص 299

.3 رجوع كنيد به صلح امام حسن نوشته شيخ راضي آل ياسين ترجمه حجة الاسلام خامنه اي.

كتاب: زندگاني فاطمه زهرا (س)، ص 57

نويسنده: محمد قاسم نصير پور

سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 19:41 ::  نويسنده : سعید

نام :امام حسن (ع)
لقب هاي معروف :مجتبي سبط اكبر
پدر و مادر :علي (ع) و فاطمه (س)
كنيه :ابومحمد
وقت و محل تولد :نيمه رمضان سال سوم هجرت در مدينه .
وقت و محل شهادت :28 صفر سال 50 هجري در سن حدود 47 سالگي به دستور معاويه ، توسط جعده ، در مدينه ، مسموم و به شهادت رسيد.
مرقد :در قبرستان بقيع ، واقع در مدينه
دوران زندگي :در سه بخش ؛
1 - عصر پيامبر (حدود 8 سال )
2 - ملازمت با پدر (حدود 37 سال )
3 - عصر امامت (ده سال )
داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم عليهم السلام
نوشته : محمد محمدي اشتهاردي

سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 19:33 ::  نويسنده : سعید

امام حسين (ع):   

إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَيکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَيکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ [بحارالأنوار،ج 74،ص 205]
 نياز مردم به شما ، از نعمتهاي خدا بر شما است، از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد.

دو شنبه 10 تير 1392برچسب:, :: 17:37 ::  نويسنده : سعید

امام علي (ع) :   

قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِى فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِى قَلْبِهِ . ( نهج البلاغه،حكمت41)
 قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد .

شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 20:23 ::  نويسنده : سعید

دانشجویی می گفت: خدا رحمت کنه آیت الله حاج آقا حسن فقیه امامی را، ایشان نقل کردند که روزی زنگ خانه به صدا در آمد گفتند پیر زنی با شما کار دارد بلندشدم رفتم دم در گفتم کاری دارید بفرمایید. پیر زن گفت: حاج آقا من این تسبیح را خریده ام بشمارید ببینید دانه‌هایش درست است. من هم گرفتم و شمردم و بهش دادم و گفتم درست است ما را هم دعا کنید. پایان نامه ارشد می‌نوشتم ده بار با استادم تماس می گرفتم تا به بینمش بعد دم خانه‌اش قرار می‌گذاشت وقتی می‌رفتم زنگ خانه را می‌زدم فرزندشان می‌آمد می‌گفت بابا میگه کاری دارید به من بگویید. برخی از این استادها، خودشان را مرید امثال آیت الله حسن امامی هم می داند ولیکن این کجا و آن کجا....رفتار مردمی حاج آقا فقیه امامی سبب شد که وقتی  از دنیا می‌رفت، مرکز استان اصفهان یک پارچه عزادار شدند و بازاریان مغازه ها را بستند و تفت زدند. ولی امثال من که از دنیا می‌رویم، همسایه خیلی هنر کند از پنجره نگاه می‌کند ببیند بیرون چه خبری شده است که سر و صدا شده است. یکی از دانش پژوهان می گفت : یکی از اساتید دانشگاهی رشته حقوق که مسؤلیت کشوری هم دارد استاد ما بود بعد از کلاس رفتم از او سؤال کنم همین طوری بدون این که نگاه کنه از طبقه اول می‌رفت طبقه دوم و...بالاخره طبقه پنجم گفتم استاد ببخشید من یک سؤال دارم کل این ساختمان ما را دارید می‌گردانید آیا واقعا این قدر بی اهمیت است؟ استاد نگاهی کرد و گفت اسمت چیست گفتم فلان. نامم را یادداشت کرد و گفت به خاطر این بی احترامی این ترم نمره بهت نمی دم. بله فرق بین ما و افراد خود ساخته از فرش تا عرش است:
دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه
هر دو جا سوزند ولیکن این کجا و آن کجا

شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 19:57 ::  نويسنده : سعید

امام حسن عسكري (ع) :  

لِلقُلوبِ خَواطِرٌ مِن الهَوي و العُقُول تَزجُر و نزادُ فِي التَّجارُبِ عِلمً مُستَأنَف و الإعتِبار يُفِيد الرّشاد(نزهة الناظر، ص 72)
 دل ها را خاطره هايي از هوا و هوس است، ولي عقل ها مانع مي شوند و در کوران تجربه ها، دانش تازه اي به دست مي آيد. پند و عبرت گرفتن، مايه هدايت است.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان